کد مطلب:29151 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

سلمان فارسی












3814. المصنَّف - به نقل از سلمان -:اوّلین فرد از این امّت كه بر پیامبرش وارد می شود، همان اوّلین كسی است كه اسلام آورد، [ یعنی] علی بن ابی طالب.[1].

3815. الأمالی - به نقل از سلمان -:همواره علی را دوست می دارم؛ چون پیامبر خدا را دیدم كه روی زانوی علی می زد و می فرمود:«دوستدار تو، دوستدار من است و دوستدار من، دوستدار خداست. دشمن تو دشمن من است و دشمن من، دشمن خداوند متعال است».[2].

3816. رجال الكشی - به نقل از سلمان -:آگاه باشید كه برای شما رخدادهایی است كه بلایایی در پیِ آن است. در نزد علی، دانشِ رخدادها، دانشِ وصایا و داوری به روش هارون بن عمران است. پیامبر خدا به او فرمود:«تو وصیّ من و جانشین من در بین كسانم، چون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی»؛ امّا شما سنّت پیشینیان (مردمان جاهلیت) را گرفتید و در راهتان اشتباه كردید.

سوگند به آن كه جان سلمان به دست اوست، شما دقیقاً و عیناً سنّت بنی اسرائیل را جُزء به جزء، اجرا خواهید كرد.[3] آگاه باشید! اگر علی را به حكومت می رساندید، از زمین و آسمان برایتان نعمت می بارید. پس به گرفتاری ها بشارت یابید و از امید، دل بكنید. همه شما را رها می كنم و حرمت اصل «ولاء» را بین خودم و شما پایان یافته می دانم.[4].

3817. التدوین - به نقل از احمد بن عبد الوهّاب بن نجدة، از اساتیدش -:در روز سقیفه، صحابیان، گِرد سلمانْ جمع شدند و گفتند:ای ابو عبد اللَّه! تو كهن سال، دیندار، اهل عمل، و یار پیامبر خدایی. در این خصوص، سخنی بگو تا از تو جاودان بمانَد.

گفت:می گویم، اگر بشنوید.

روز بعد، نزد آنان رفت. گفتند:چه شد، ای ابو عبد اللَّه!

گفت:گفتم، اگر به كار ببرید. سپس شروع به خواندن این شعر كرد:

فكر نمی كردم كه حكومت، گرفته شود

از بنی هاشم و از بین بنی هاشم، از ابو الحسن.

آیا او نخستین كسی نبود كه به قبله پیامبر صلی الله علیه وآله، نماز گذاشت

آیا او داناترینِ مردم به احكام و سنّت نبود؟

هر نوع فضیلتی كه در بین آنان بود، او در خود، گِرد آورده است

و در بین آنان، كسی نیست كه خوبی های او را داشته باشد.

گفته شده كه از سلمان، جز این چند بیت، شعری نمانده است.[5].

3818. الأمالی - به نقل از عیاض -:علی بن ابی طالب به جمعی كه در بین آنان سلمان هم بود، گذشت. سلمان به آنان گفت:برخیزید و دامن این مرد را بگیرد. سوگند به خدا، جز او كسی رازهای پیامبرتان را به شما نخواهد گفت.[6].









    1. المصنّف فی الأحادیث و الآثار:49/503/7، المعجم الكبیر:6174/265/6.
    2. الأمالی، طوسی:213/133 و 728/352، الدرجات الرفیعة:213.
    3. ر. ك:ص 201، پاورقی ح 3654.
    4. رجال الكشّی:47/79/1، الاحتجاج:51/294/1، بحار الأنوار:28/387/22.
    5. التدوین فی أخبار قزوین:78/1 و 79، إعلام الوری:362/1.
    6. الأمالی، مفید:6/354 و 2/138، الأمالی، صدوق:869/641.